loading...

science

علمي و آموزشي

بازدید : 261
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

ازدواج در تمامي جوامع، رسمي مهم تلقي مي‌شود. ازدواج و رابطه زناشويي منبع حمايت، صميميت و لذت انسان است. از طرفي ازدواج سبب پيدايش همكاري، همدردي، علاقه، مهرباني، بردباري و مسئوليت‌پذيري نسبت به خانواده خواهد بود. تغييرات تكنولوژي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در تغيير كاركرد اوليه ازدواج كه شامل عشق، محبت و صميميت بين زن و شوهر است، نقش اساسي داشته است. با توجه به چنين اهميتي كه ازدواج دارد، بررسي كيفيت ازدواج و مفاهيم موجود در آن بسيار مهم مي‌باشد. يكي از اصلي‌ترين مقاهيم موجود، بي‌ثباتي در ازدواج مي‌باشد. بي‌ثباتي در ازدواج مي‌تواند ناشي از طلاق، از هم پاشيدگي زناشويي، قطع روابط زناشويي، ترك كردن، و غيره باشد. بي‌ثباتي ازدواج از عوامل درون فردي و بين فردي متعددي نشات مي‌گيرد. مفهوم بي‌ثباتي ازدواج به عنوان گرايش زوج به طلاق اشاره دارد كه اين موضوع شامل دو حالت است: ۱- حالت شناختي (فكر كردن درباره اين موضوع كه آيا ازدواج‌شان در وضعيت دشواري قرار دارد يا فكر به وقوع پيوستن طلاق) ۲- حالت رفتاري (عملي كه فرد در نتيجه احساسش و يا در گفتگو با همسرش درباره طلاق انجام ميدهد). يكي از عوامل درون فردي بسيار مهم، باورهاي ارتباطي بين زوجين است. مطالعات ديدگاه شناختي و ارتباطي در مسائل زناشويي و مطالعه عوامل موثر بر آن نشان داده‌اند كه شناحت، تفكرات و باورها نقش زيادي در زندگي زناشويي و روابط زوج‌ها ايفا مي كنند. در رويكرد شناخت درماني بك، بر مفروضه‌ها و باورهاي موجود در طرحواره‌هاي شناختي زن و شوهر تاكيد شده است. به نظر بك وقتي طرحواره‌هاي شناختي تحت تاثير تجريفات شناختي قرار مي‌گيرند، حكم باورهاي غيرمنطقي را پيدا مي‌كنند و اين باورهاي افراطي و بسيار مطلق باعث مي‌شوند نظام تفسيري زوج‌ها به صورت غيرمنطقي نادرست عمل كند.

ازدواج در تمامي جوامع، رسمي مهم تلقي مي‌شود. ازدواج و رابطه زناشويي منبع حمايت، صميميت و لذت انسان است. از طرفي ازدواج سبب پيدايش همكاري، همدردي، علاقه، مهرباني، بردباري و مسئوليت‌پذيري نسبت به خانواده خواهد بود. تغييرات تكنولوژي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در تغيير كاركرد اوليه ازدواج كه شامل عشق، محبت و صميميت بين زن و شوهر است، نقش اساسي داشته است. با توجه به چنين اهميتي كه ازدواج دارد، بررسي كيفيت ازدواج و مفاهيم موجود در آن بسيار مهم مي‌باشد. يكي از اصلي‌ترين مقاهيم موجود، بي‌ثباتي در ازدواج مي‌باشد. بي‌ثباتي در ازدواج مي‌تواند ناشي از طلاق، از هم پاشيدگي زناشويي، قطع روابط زناشويي، ترك كردن، و غيره باشد. بي‌ثباتي ازدواج از عوامل درون فردي و بين فردي متعددي نشات مي‌گيرد. مفهوم بي‌ثباتي ازدواج به عنوان گرايش زوج به طلاق اشاره دارد كه اين موضوع شامل دو حالت است: ۱- حالت شناختي (فكر كردن درباره اين موضوع كه آيا ازدواج‌شان در وضعيت دشواري قرار دارد يا فكر به وقوع پيوستن طلاق) ۲- حالت رفتاري (عملي كه فرد در نتيجه احساسش و يا در گفتگو با همسرش درباره طلاق انجام ميدهد). يكي از عوامل درون فردي بسيار مهم، باورهاي ارتباطي بين زوجين است. مطالعات ديدگاه شناختي و ارتباطي در مسائل زناشويي و مطالعه عوامل موثر بر آن نشان داده‌اند كه شناحت، تفكرات و باورها نقش زيادي در زندگي زناشويي و روابط زوج‌ها ايفا مي كنند. در رويكرد شناخت درماني بك، بر مفروضه‌ها و باورهاي موجود در طرحواره‌هاي شناختي زن و شوهر تاكيد شده است. به نظر بك وقتي طرحواره‌هاي شناختي تحت تاثير تجريفات شناختي قرار مي‌گيرند، حكم باورهاي غيرمنطقي را پيدا مي‌كنند و اين باورهاي افراطي و بسيار مطلق باعث مي‌شوند نظام تفسيري زوج‌ها به صورت غيرمنطقي نادرست عمل كند.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 24

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 247
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 42
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 82
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 229
  • بازدید ماه : 427
  • بازدید سال : 1551
  • بازدید کلی : 93806
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه